جدول جو
جدول جو

معنی فیروزی دادن - جستجوی لغت در جدول جو

فیروزی دادن
(گِ رِ تَ)
فیروزی بخشیدن. ظفر دادن. غالب ساختن. پیروزی دادن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ رَ)
اظفار. تظفیر. مظفر ساختن. ظفر دادن
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
رزق. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان القرآن) :
آنکه جان بخشید و روزی داد و چندین لطف کرد
هم ببخشاید چو مشتی استخوان بیند رمیم.
سعدی.
جمله را رزاق روزی میدهد
قسمت هریک به پیشش می نهد.
سعدی.
، جیره دادن. وظیفه دادن. مواجب دادن: سپاه را بنگریست (انوشیروان) و ایشان را روزی ها داد و صلت بخشید. (تاریخ بلعمی).
در گنج بگشاد و روزی بداد
بزد نای رویین بنه برنهاد.
دقیقی.
سر گنجهای پدر برگشاد
سپه را همه خواند و روزی بداد.
فردوسی.
سپاه انجمن کرد روزی بداد
سرش پرزکین و دلش پرزباد.
فردوسی.
در گنج بگشاد و روزی بداد
سپاهی شد آباد و باکام و شاد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیروزی دادن
تصویر پیروزی دادن
ظفر دادن مظفر کردن اظفار فیروز کردن
فرهنگ لغت هوشیار